فهرست مطالب

دانشگاه علوم پزشکی گرگان - سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 43، پاییز 1391)

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان
سال چهاردهم شماره 3 (پیاپی 43، پاییز 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/08/16
  • تعداد عناوین: 23
|
  • حسین فخرزاده، فرشاد شریفی صفحات 1-9
    جمعیت سالمندان ایران به سرعت در حال افزایش است. در حال حاضر بیش از 5 میلیون نفر از ایرانیان در سنین سالمندی به سر می برند که بالغ بر 26/7 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند. تخمین زده می شود تا 20 سال آینده جمعیت سالمندان ایران به بیش از 10درصد کل جمعیت کشور خواهد رسید. تغییرات فیزیولوژیک و ساختمانی سیستم قلب و عروق در سالمندی عبارتند از ضخیم تر شدن دیواره رگ ها، کاهش توان استراحت (relaxation) در زمان دیاستول، عدم توانایی افزایش برون ده قلبی به صورت موثر در زمان انجام فعالیت، پاسخ دهی کمتر عضله قلب به تحریکات سیستم سمپاتیک و آدرنالین، عدم توانایی برقرار نگهداشتن فشارخون در هنگام برخاستن می باشند. با ورود به دوران سالمندی با شیوع بیشتر بیماری های قلبی عروقی به خصوص انفارکتوس قلبی، stroke، افزایش فشارخون مجرد سیستولی (isolated systolic hypertensio)، افت فشارخون ارتوستاتیک، تنگی ناشی از کلسیفیه شدن دریچه آئورت، حملات سنکوپ ناشی از آریتمی های قلبی مانند سندرم سینوس بیمار (Sick Sinus Syndrome)، وقفه کامل قلبی (complete heart block) و فیبریلاسیون دهلیزی مواجه می شویم. تغییرات قلبی عروقی در سالمندان بر کیفیت زندگی و طول عمر آنها تاثیر نامطلوب می گذارد. بیماری عروق کرونر شایع ترین علت مرگ در سالمندان است؛ با این حال آریتمی های قلبی و بیماری های دریچه ای قلب نیز در این سنین اهمیت ویژه ای دارد. تشخیص این اختلالات در سالمندان توجه ویژه ای می طلبد؛ زیرا ممکن است همراه شدن تغییرات ساختمانی فیزیولوژیک ناشی از افزایش سن با بیماری قلبی عروقی، بروز علائم کلاسیک بیماری را با تغییر شکل مواجه کند و منجر به تاخیر در درمان این بیماران گردد. سالمندی زیستی که به وسیله طول تلومرهای کروموزومی ارزیابی می شود؛ در بروز بیماری های مختلف و قلبی عروقی به خصوص بیماری های کرونر قلب و نارسایی مزمن قلبی موثر است. همچنین سالمندی زیستی می تواند اختلاف استعداد بین افراد مختلف را در ابتلاء به بیماری های قلب و عروق توجیه نماید.
    کلیدواژگان: بیماری های قلبی عروقی، آترواسکلروز، سالمندی
  • فاطمه طاهری، مریم حاجی قاسم کاشانی، محمدتقی قربانیان، لیلی حسین پور صفحات 10-18
    زمینه و هدف
    استفاده از القاگرهای شیمیایی برای تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان بالغ (BMSCs) به سلول های عصبی مورد توجه محققین است و در ابتدا لازم است تا اثر سمیت القاگر شیمیایی بر سلول های تحت القاء بررسی گردد. بدیهی است افزایش درصد سلول های زنده پس از القاء می تواند بهترین معیار برای تعین مناسب ترین القاء کننده باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثرات القایی دپرنیل و دی متیل سولفوکساید (DMSO) بر تکثیر و بقاء سلول های بنیادی مزانشیمی مغزاستخوان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی روی 20 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار در دانشکده زیست شناسی دانشگاه دامغان انجام شد. BMSCs از مغز استخوان موش صحرایی بالغ استخراج و در محیط αMEM حاوی FBS ده درصد کشت داده شدند. در پاساژ سوم تعیین هویت سلولی برای آنتی ژن های سطحی CD71 و CD90 به روش ایمونوسیتوشیمی و قابلیت چندتوانی BMSCs با تمایز به سلول های چربی و استخوان انجام شد. سلول ها به مدت 24 ساعت در معرض عوامل القاگر (محیط کشت تکمیل شده با 2درصد دی متیل سولفوکساید و محیط کشت تکمیل شده با دپرنیل 10 به توان منفی 8 مولار) قرار گرفتند و بعد از آن به محیط αMEM حاوی FBS ده درصد منتقل شدند. تکثیر و بقاء سلولی پس از 24، 48، 72 و 96 ساعت با روش آزمون MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-18 و آزمون های One-Way ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    سلول های چسبنده به فلاسک کشت که از مغز استخوان جداشدند؛ علاوه بر بیان آنتی ژن های سطحی CD71 و CD90 توانایی تمایز به سلول های چربی و استخوان را داشته و نتایج حاصل از آزمون MTT نشان داد که بقاء و تکثیر سلول های القاء شده با دپرنیل و دی متیل سولفوکساید در زمان های 48، 72 و 96 ساعت پس از القاء نسبت به گروه کنترل منفی به طور معنی داری افزایش داشته است (p<0.05).
    نتیجه گیری
    دپرنیل موجب افزایش بقاء و قابلیت تکثیر سلولی در مقایسه با دی متیل سولفوکساید شد و می توان این ترکیب را به عنوان القاگر سلولی مورد استفاده قرار داد.
    کلیدواژگان: سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان، دپرنیل، دی متیل سولفوکساید، MTT
  • سعید مهرآبادی، شاهرخ مکوند حسینی، حسین میلادی گرجی، معصومه نیک فرجام هفت آسیا صفحات 19-25
    زمینه و هدف
    اختلال استرس پس از سانحه (post-traumatic stress disorder: PTSD) موجب اختلال در یادگیری و حافظه می گردد. دسموپرسین استات (یکی از مشتقات وازوپرسین) موجب بهبود نقایص شناختی ناشی از شوک الکتریکی می گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر حفاظتی دسموپرسین استات بر اختلال به خاطرآوری حافظه فضایی ناشی از اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در موش های صحرایی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی از 21 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 250-220 گرم استفاده شد. تمام حیوانات به مدت 5 روز در ماز آبی موریس تحت آموزش حافظه فضایی قرار گرفتند و 24 ساعت پس از آموزش به طور تصادفی به سه گروه 7تایی شم+حامل، PTSD به علاوه دسموپرسین استات، PTSD به علاوه نرمال سالین تقسیم شدند و در یک آزمون 60 ثانیه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. استرس در موش ها به وسیله غوطه وری در آب به مدت 40 ثانیه در قفس پلی کربناتی انجام شد. در روز ششم ده دقیقه قبل از PTSD دسموپرسین استات (10میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و هم حجم آن نرمال سالین به صورت داخل صفاقی تزریق شد و ده دقیقه پس از PTSD تست ارزیابی حافظه فضایی (Probe) انجام شد. در گروه شم+حامل بدون ایجاد PTSD، 20 دقیقه قبل از اجرای تست ارزیابی حافظه فضایی، نرمال سالین تزریق شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون های One-Way ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    حیوانات گروه PTSD به علاوه دسموپرسین استات در مقایسه با گروه PTSD به علاوه نرمال سالین در زمان کمتری (4.24 ثانیه) به محل سکو رسیدند (P<0.05) و میانگین فاصله شنا از مرکز سکوی ماز (33.87 cm) نسبت به گروه نرمال سالین PTSD شده کمتر بود (P<0.05) و مدت زمان بیشتری (21.65%) را در ناحیه هدف گذراندند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که دسموپرسین استات باعث جلوگیری از تخریب حافظه فضایی ناشی از PTSD در موش های صحرایی می گردد.
    کلیدواژگان: اختلال استرس پس از سانحه، ماز آبی موریس، یادگیری، حافظه فضایی، دسموپرسین استات
  • حسن علی پناه زاده، منصوره سلیمانی، سارا سلیمانی اصل، مهدی مهدیزاده *، مجید کاتبی صفحات 26-32
    زمینه و هدف

    در ایسکمی مغزی، کاهش میزان متابولیت های مغزی در اثر کاهش جریان خون به کاهش ذخیره اکسیژن و در نتیجه مرگ بافت مغزی یا سکته مغزی منجر می شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر TGF-α بر سلول های عصبی بنیادی شکنج دندانه ای و سلول های پیرامیدال ناحیه CA1 هیپوکامپ براساس مطالعات ایمونوهیستوشیمی و رفتاری در مدل تجربی ایسکمی – ریپرفیوژن مغزی در موش صحرایی نر انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه تجربی روی 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 250-300 gr در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. موش ها به صورت تصادفی در گروه های کنترل (تعداد:7)، شم (تعداد:7)، ایسکمی (تعداد:14) و درمان (تعداد:14) قرار گرفتند. برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. گروه شم فقط تحت استرس جراحی قرار گرفت. گروه ایسکمی (n=14) به دو زیرگروه تقسیم شد. 7 سر موش تحت القاء ایسکمی با انسداد شریان های کاروتید مشترک به مدت 30 دقیقه قرار گرفتند و 7روز بعد به روش استریوتاکسی 5 میکرولیتر PBS به داخل بطن راست تزریق شد و در روز 12 ازنظر بیان Nestin بررسی شدند. 7 سر موش باقیمانده پس از القاء ایسکمی و دریافت PBS دوماه بعد از نظر حافظه فضایی بررسی شدند. گروه درمان (n=14) به دو زیرگروه تقسیم شد. 7 سر موش تحت القاء ایسکمی قرار گرفتند و 7روز بعد 50 نانوگرم TGF-α حل شده در 5میکروگرم PBS به روش استریوتاکسی به داخل بطن راست تزریق شد. سپس در روز دوازدهم از نظر بیان Nestin بررسی شدند. 7 سر موش باقیمانده پس از القاء ایسکمی و دریافت TGF-α دوماه بعد از نظر حافظه فضایی بررسی شدند. سپس از هر گروه نیمی از موش ها (5 سر) در روز 12 و نیمی دیگر (5 سر) در روز 72 بعد از فیکساسیون با روش پرفیوژن داخل قلبی از نظر بافتی با روش ایمونوهیستوشیمی و رنگ آمیزی نیسل بررسی شدند. برای بررسی حافظه فضایی از روش morris water maze استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    تجویز TGF-α به دنبال ایسکمی - ریپرفیوژن موجب افزایش بیان سلول های عصبی در شکنج دندانه ای شد و اختلاف معنی داری در تعداد نورون های پیرامیدال ناحیه CA1 هیپوکامپ موش ها در گروه های ایسکمی و درمان مشاهده گردید (P<0.05). همچنین در آزمون ماز آبی اختلاف معنی داری در شاخص حافظه فضایی در دو گروه ایسکمی و درمان مشاهده شد (P<0.05).

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که استفاده از TGF-α باعث کاهش آسیب های ناشی از ایسکمی ریپرفیوژن به صورت افزایش تعداد نورون های پیرامیدال، بیان Nestin و بهبود حافظه می گردد.

    کلیدواژگان: ایسکمی، ریپرفیوژن، حافظه فضایی، نوروژنزیس، هیپوکامپ، TGF، α
  • محمدرضا دارابی، پروین دخت بیات صفحات 33-39
    زمینه و هدف
    افزایش استفاده از وسایل الکترونیکی تولید کننده امواج الکترومغناطیسی، سبب قرارگیری انسان در معرض این امواج شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر امواج الکترومغناطیسی بسیار ضعیف در دوران بارداری بر تکامل رویان موش انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی 80 سر موش ماده از نژاد NMRI 8-6 هفته ای پس از تحریک تخمدان ها برای افزایش فولیکول در کنار موش های نر قرار گرفتند. صبح روز بعد با دیدن پلاک واژینال به طور مساوی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی در مقابل امواج الکترومغناطیسی با قدرت 1.2 میلی تسلا و فرکانس 50 هرتز قرار داده شدند. هر دو گروه موش ها در ساعات 24، 72، 81، 96، 110 و 120 حاملگی نخاعی شدند. سپس لوله های فالوپ و شاخ های رحم فلاشینگ گردید و رویان ها جمع آوری شدند. برای بررسی کیفیت رویان های در مرحله بلاستوسیست، به روش هوخست رنگ آمیزی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-13.5 و آزمون های ANOVA و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    علی رغم کاهش رویان های 2 سلولی، 4-3 سلولی و 8-5 سلولی و بلاستوسیست در گروه تجربی، اختلاف آماری معنی داری بین گروه های کنترل و تجربی دیده نشد. اما در رویان های مرحله مورولا در مقایسه بین گروه کنترل و تجربی اختلاف آماری معنی داری وجود داشت (P<0.05). تعداد متوسط بلاستوسیست های فراگمانته شده در گروه تجربی در 120 ساعت اول حاملگی بیشتر از گروه کنترل بود (P<0.05). تعداد سلول های توده درونی و تروفواکتودرم در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی داری یافت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که قرارگیری موش های باردار در مقابل امواج الکترومغناطیسی بسیار ضعیف سبب کاهش تعداد رویان ها در مرحله مورولا، کاهش تعداد سلول های توده درونی رویان و تروفواکتودرم می گردد.
    کلیدواژگان: امواج الکترومغناطیسی ضعیف، موش، بارداری، رویان
  • آرش خاکی، معین بهروز صفحات 40-45
    زمینه و هدف
    در زندگی مدرن، انسان در معرض میدان های الکترومغناطیس قرار دارد. مطالعات نشان داده اند که میدان های الکترومغناطیس تولید شده قادر به ایجاد اختلالات بیولوژیکی می باشند. این مطالعه به منظور تعیین اثر میدان الکترومغناطیسی بسیار ضعیف بر ساختار بافتی قلب موش صحرایی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی روی 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 100-150 gr و سن 5 هفته انجام شد. موش ها به صورت تصادفی در دو گروه 15 تایی کنترل و تجربی قرار گرفتند. موش های گروه کنترل در معرض میدان الکترومغناطیسی قرار نگرفتند. گروه تجربی به مدت 2 ماه، روزانه 8 ساعت در معرض میدان الکترومغناطیس با شدت یک میلی تسلا و فرکانس 50 هرتز قرار گرفتند. در پایان 2 ماه، موش ها با استفاده از کلروفرم بیهوش و از بطن چپ قلب نمونه برداری شد. نمونه ها داخل فرمالین بافر 10 درصد قرار گرفتند. پس از آماده سازی بافتی، مقاطع 6 میکرونی با هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شدند و با استفاده از میکروسکوپ نوری ساختار بافتی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    در بافت و سلول های عضله قلبی گروه کنترل هیچ گونه تغییرات بافتی مشاهده نشد. در گروه تجربی بهم خوردن شدید نظم بافتی، پلوئومرف شدن هسته سلول های عضلانی، ایجاد فضاهای خالی اطراف هسته، سیتوپلاسم نامشخص و بافت فیبروتیک مشاهده گردید. همچنین تعداد و اندازه سلول ها در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت و نکروز از نوع انعقادی و واکوئلاسیون سیتوپلاسم در بافت قلبی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که میدان الکترومغناطیسی بسیار ضعیف به مدت دو ماه باعث تغییرات پاتولوژیک سلول ها و بافت قلبی موش صحرایی می گردد.
    کلیدواژگان: میدان الکترومغناطیس، قلب، موش صحرائی، نکروز انعقادی، فیبروز
  • رسول کاویان نژاد، مهدی طیبی آراسته، محمود کهن، محمود مرادی، جمال الدین علی طلب، صفورا امانی صفحات 46-51
    زمینه و هدف
    درد از عوارض مهم و شایع بعد از عمل می باشد که می تواند موجب بروز عوارض ناگهانی در سیستم های مختلف بدن گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر متوکاربامول در مقایسه با دارونما بر میزان درد بعد از عمل جراحی کله سیستکتومی انجام شد.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی دوسوکور روی 60 بیمار (53 زن و 7 مرد) کاندید عمل جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاراتومی بستری شده در بیمارستان بعثت سنندج در سال 1387 انجام گردید. بیماران در کلاس ASA I، II انجمن بیهوشی آمریکا قرار داشتند. بیماران در محدوده سنی 60-30 سال با وزن کمتر از 100 کیلوگرم در نظر گرفته شدند. افراد به صورت تصادفی در دو گروه 30نفری مداخله و پلاسبو قرار گرفتند. هیچیک از گروه ها پره مدیکاسیون دریافت نکردند و تحت شرایط بیهوشی یکسان قرار گرفتند. نیم ساعت قبل از خروج بیمار از بخش ریکاوری، گروه مداخله 500 میلی گرم متوکاربامول (5سی سی دارو رقیق شده با 5سی سی نرمال سالین) و گروه پلاسبو 10 سی سی نرمال سالین به صورت وریدی دریافت کردند. بیماران از لحاظ میزان درد براساس معیار سنجش بصری 1، 3، 6، 12 و 24 ساعت بعد از عمل ارزیابی شدند. در صورت نیاز (نمره درد بیش از 4) مسکن پتیدین به میزان کمتر از 0.5 mg/kg تجویز شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و آزمون های ANOVA، Chi-Square و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بیماران از لحاظ سنی و جنسی اختلاف آماری معنی داری نداشتند. میانگین شدت درد در ساعات 6 و 24 بعد از عمل در گروه مداخله کمتر بود (P<0.05)؛ ولی در ساعات 1، 3 و 12 تفاوت آماری معنی داری نشان نداد. میزان مسکن دریافتی در گروه مداخله کمتر بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مصرف متوکاربامول بعد از عمل جراحی کله سیستکتومی، باعث کاهش درد و میزان مسکن دریافتی بیماران می گردد.
    کلیدواژگان: متوکاربامول، پلاسبو، درد بعد از عمل، کله سیستکتومی
  • عبدالحمید حاجی حسنی، فرید بحرپیما *، امیرهوشنگ بختیاری، محمد تقی خانی صفحات 52-59
    زمینه و هدف

    ادیپونکتین هورمون مترشحه از سلول های ادیپوسیت است که سطح پایین آن نشان دهنده مقاومت انسولینی و گسترش بیماری دیابت می باشد. تمرین درمانی به صورت منظم و در میان مدت، موجب کاهش مقاومت انسولینی، افزایش جذب گلوکز در عضلات، افزایش سطح ادیپونکتین و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در افراد مبتلا به دیابت می گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر دویدن روی سطوح شیبدار مثبت (تمرینات کانسنتریک) و منفی (تمرینات اکسنتریک) بر میزان ادیپونکتین پلاسما و گلوکز سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع2 انجام شد.

    روش بررسی

    این کارآزمایی بالینی روی 28 بیمار (13 مرد و 15 زن) در محدوده سنی 60-40 سال مبتلا به دیابت نوع 2 ارجاع شده توسط مرکز دیابت سمنان به مرکز تحقیقات توانبخشی عصبی - عضلانی دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال 1389 انجام شد. بیماران به طور تصادفی در دو گروه تمرینات اکسنتریک و کانسنتریک با استفاده از تردمیل قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره های کنترل و مداخله گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و ادیپونکتین سرم گروه ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-18 و آزمون های Kolmogorov-Smirnov، Repeated-Measures ANOVA، Tukey و independent t-test تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    تمرینات اکسنتریک و کانسنتریک سبب کاهش آماری معنی داری در میزان گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله سرم و نیز افزایش میزان ادیپونکتین سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 گردید (P<0.05). با این وجود تمرینات اکسنتریک نسبت به تمرینات کانسنتریک سبب کاهش بیشتر گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله سرم و افزایش بیشتر ادیپونکتین سرم بیماران نسبت به گروه تمرینات کانسنتریک گردید (P<0.05).

    نتیجه گیری

    تمرینات اکسنتریک در کاهش و کنترل گلوکز سرم و بهبود ادیپونکتین سرم بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 موثرتر از تمرینات کانسنتریک می باشد.

    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، تمرینات اکسنتریک، تمرینات کانسنتریک، گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله، ادیپونکتین
  • منیره احمدی بنی، مختار عراضپور، رضا وهاب کاشانی، محمد موسوی خطاط صفحات 60-65
    زمینه و هدف
    استئوآرتریت مفصل تراپزیومتاکارپال سبب کاهش قدرت اندام فوقانی شده و زندگی مستقل افراد مسن را با خطر مواجه می کند. کاهش توانایی در انجام فعالیت های مفرح و شرکت در فعالیت های اجتماعی شروعی برای کاهش کیفیت زندگی در این بیماران است. این مطالعه به منظور تعیین اثر اسپلینت های سفارشی و پیش ساخته انگشت شست دست بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آرتروز مفصل تراپزیومتاکارپال انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه شبه تجربی روی 24 بیمار بالای 60 سال مبتلا به استئوآرتریت مفصل بازیلار انگشت شست در گروه ارتز و پروتز دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران به صورت موازی با دوره درمان 8 هفته در سال 90-1389 انجام شد. 12 فرد سالم به عنوان گروه کنترل برای مقایسه کیفیت زندگی در نظر گرفته شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 12 نفری تقسیم شدند. در گروه اول اسپلینت پیش ساخته و برای گروه دوم اسپلینت سفارشی ساخت، به کار رفت. به منظور اندازه گیری کیفیت زندگی گونه فارسی پرسشنامه SF36 استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و paired t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در مقایسه کیفیت زندگی بین بیماران مبتلا به استئوآرتریت با گروه کنترل در تمام ابعاد عملکرد جسمی، محدودیت جسمی، درد جسمی، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روحی و سلامت روان اختلاف آماری معنی داری مشاهده گردید (P<0.05). استفاده از اسپلینت باعث بهبود ابعاد موثر بر کیفیت زندگی در بیماران شد؛ ولی اختلاف معنی داری بین دو نوع اسپلینت پیش ساخته و سفارشی ساخت در اثرگذاری بر کیفیت زندگی مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان دهنده افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به استئوآرتریت مفصل کارپومتاکارپال اول در استفاده از اسپلینت بود و تفاوتی بین اسپلینت های پیش ساخته و سفارشی ساخت وجود نداشت.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، آرتروز، مفصل تراپزیو متاکارپ، اسپلینت
  • آسیه پیرزاده، غلامرضا شریفی راد صفحات 66-71
    زمینه و هدف
    هرچند سندرم نقص ایمنی اکتسابی از نظر پزشکی مهم است؛ ولی به عنوان یک رفتار شخصی و یک پدیده اجتماعی و فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نوجوانان به عنوان جمعیت در معرض خطر شناخته شده اند. تنها راه موثر علیه ایدز آموزش بهداشت است. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش بر آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان در ارتباط با سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز) انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه شبه تجربی روی 72 دختر دبیرستانی شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. دانش آموزان به دو گروه 36 نفری مداخله و شاهد تقسیم شدند. برای گروه مداخله جلسات آموزشی در دو جلسه با استفاده از روش سخنرانی و بحث گروهی انجام گرفت و برای گروه شاهد هیچ آموزشی صورت نگرفت. پرسشنامه 3 قسمتی شامل مشخصات دموگرافیک، آگاهی و سازه های مدل اعتقاد بهداشتی به وسیله خودگزارش دهی تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-18، paired t-test و independent t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در ابتدای مطالعه میانگین آگاهی، شدت درک شده، منافع و موانع درک شده بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری نداشت. در انتهای مطالعه میانگین آگاهی، شدت درک شده، منافع و موانع درک شده در گروه مداخله افزایش آماری معنی داری نشان داد (P<0.05)؛ اما میانگین حساسیت درک شده در گروه مداخله اختلاف آماری معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که آموزش براساس مدل اعتقاد بهداشتی سبب بالارفتن شدت درک و منافع درک شده و نیز کاهش موانع درک شده در دانش آموزان دختر گردید؛ اما اثر آماری معنی داری بر حساسیت درک شده نداشت.
    کلیدواژگان: دانش آموزان، مدل اعتقاد بهداشتی، ایدز، آموزش، آگاهی
  • احمد بقایی، پرویز پرویزی، عارف امیرخانی، محمدرضا هنرور، فرهاد بدیعی صفحات 72-81
    زمینه و هدف
    لیشمانیوز جلدی روستایی یک بیماری انگلی تک یاخته ای مشترک بین انسان و حیوان است که به عنوان یک معضل بهداشتی در بسیاری از کشورها و نیز ایران مطرح است. عامل بیماری لیشمانیا میجر، ناقل اصلی آن فلبوتوموس پاپاتاسی و مهم ترین مخزن، رومبومیس اپیموس می باشد. انسان مخزن اتفاقی لیشمانیوز جلدی روستایی است. این مطالعه به منظور تعیین هویت انگل لیشمانیا با تشخیص میکروسکوپی و مولکولی و هدف قرار دادن ژن ITS-rDNA در شرق استان گلستان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی مقطعی روی 121 فرد مشکوک به بیماری لیشمانیوز جلدی روستایی در شهرستان های گنبد و مراوه تپه در شرق استان گلستان در سال های 89-1388 انجام شد. از ضایعات نمونه برداری مستقیم صورت گرفت و پس از رنگ آمیزی با گیمسا مشاهده میکروسکوپی به عمل آمد. از گسترش ها DNA استخراج و ژن ITS-rDNA با استفاده از PCR تکثیر یافت. موارد مثبت لیشمانیا با استفاده از آنزیم BsuRI به روش RFLP تعیین گونه شد و با تعیین توالی و استفاده از نرم افزارهای مولکولی گونه لیشمانیا تایید شد.
    یافته ها
    از کل 121 فرد مشکوک به بیماری لیشمانیوز جلدی روستایی، 113 نفر با مشاهدات میکروسکوپی و 92 نفر با روش مولکولی به انگل لیشمانیا آلوده تشخیص داده شدند. موارد مثبت PCR با استفاده از روش RFLP تعیین گونه و 90 مورد لیشمانیا میجر تشخیص داده شد. برای تایید نهایی 8 مورد لیشمانیا میجر تعیین توالی گردید و مجددا مورد تایید قرار گرفت. در 2مورد از موارد مثبت که توالی نامشخص بود؛ گونه لیشمانیا مشخص نشد.
    نتیجه گیری
    با مقایسه نتایج تعیین توالی انگل لیشمانیا در این مطالعه با موارد ثبت شده در بانک جهانی ژن، لیشمانیا میجر به طور قطع در انسان در منطقه مورد تایید قرار گرفت. با توجه به گزارش های مربوط به دیگر گونه های لیشمانیا در ناقلین و مخازن، این گونه ها در این مطالعه در انسان یافت نگردید. هرچند دو مورد غیر لیشمانیا میجر می تواند نشانی از آلودگی همزمان بیش از یک گونه لیشمانیا در انسان در منطقه باشد؛ اما با روش های به کار رفته در این مطالعه آلودگی همزمان دو لیشمانیا در یک فرد قابل تفکیک نبود.
    کلیدواژگان: لیشمانیا میجر، ITS، rDNA، لیشمانیوز جلدی روستایی، گلستان
  • سید محمد علوی، زهرا طالبی، پژمان بختیاری نیا صفحات 82-86
    زمینه و هدف
    پاندمی آلودگی با ویروس نقص ایمنی (HIV) در حال تداوم است. بیماری سل علت اصلی مرگ و پایین بودن کیفیت زندگی در افراد آلوده به HIV است. شیوع بیماری سل در افراد آلوده به HIV در مناطق با شرایط اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی مختلف متفاوت است. این مطالعه به منظور بررسی سل ریوی و عوامل خطر آن در بیماران آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی بستری در بیمارستان رازی اهواز (88-1380) انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی داده های 123 پرونده بیمار آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی بستری شده در بیمارستان رازی اهواز در سال های 88-1380 انجام شد. اطلاعات فردی، عوامل مربوط به ابتلاء به بیماری سل ریوی و ویروس HIV با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16، Fisher''s exact test و نسبت شانس (OR) تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    از 123 پرونده بررسی شده همگی مرد بودند. 99 نفر (80.5%) معتاد تزریقی بودند و 68 نفر (55.3%) سابقه زندانی داشتند. 81 نفر (65.8%) مبتلا به سل ریه بودند که از این میان 46 نفر (56.7%) علاوه بر سل عفونت های همراه از قبیل هپاتیت ویروسی یا اندوکاردیت داشتند؛ 79 نفر (97.5%) اعتیاد تزریقی، 61 نفر (75.3%) سابقه زندانی شدن و 24 نفر (29.6%) CD4 زیر200 داشتند. بین سل و اعتیاد تزریقی، زندانی شدن و کاهش سلول های CD4 مثبت رابطه آماری معنی داری وجود داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که میزان ابتلاء به سل ریه در بیماران HIV مثبت بستری در بیمارستان رازی اهواز در دوره زمانی 88-1380 از مطالعات قبلی انجام شده در ایران بیشتر است. مواجهه با بیماران مسلول در زندان، اعتیاد تزریقی و کاهش لنفوسیت T با CD4 مثبت از عوامل خطر عمده ابتلاء به بیماری سل بودند.
    کلیدواژگان: بیماری سل، زندانی شدن، آلودگی با ویروس نقص ایمنی اکتسابی، اعتیاد تزریقی
  • مجید مقدس زاده، ابراهیم فتاحی، محمدرضا بنیادی، مهدی شیرزاده صفحات 87-91
    زمینه و هدف
    سندرم روده تحریک پذیر یکی از شایع ترین اختلالات عملکردی دستگاه گوارش است که با علایم درد یا احساس ناراحتی در شکم به همراه اختلال در دفع (تواتر دفع یا قوام مدفوع) تظاهر پیدا می کند. اگرچه علت دقیق و اصلی این بیماری هنوز مشخص نشده؛ ولی عواملی از قبیل عوامل روحی- روانی و آلرژی به برخی مواد غذایی مطرح هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر حذف آلرژن غذایی بر علایم بیماری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 100 بیمار (66 زن و 34 مرد) مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر ارجاع شده به کلینیک گوارش مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع) تبریز در سال 1390 انجام شد. آلرژی غذایی و نوع آن بررسی و اثر قطع آلرژن به مدت یک ماه روی کیفیت زندگی بیماران، شدت درد و علایم بیماری بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16، student’s t-test، Chi-Square و Fisher’s exat test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بیماران در محدوده سنی 43-15 سالگی قرار داشتند. آنتی بادی اختصاصی علیه ماده غذایی آلرژن در 31 نفر (31 درصد) مثبت بود و بیشترین آلرژی غذایی به بادام زمینی در 5 بیمار (16.1%) مشاهده شد. میانگین طول مدت بیماری در بیماران با آلرژی غذایی 2.6±4.5 سال و در گروه بدون آلرژی 2.9±3.5 سال بود که تفاوت آن از لحاظ آماری معنی دار نبود. تغییرات مربوط به کیفیت زندگی بیماران با آلرژی بعد از یک ماه پرهیز از غذای آلرژن از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05)؛ ولی تغییرات مربوط به علایم بیماری از قبیل شدت دفع بلغم و گاز معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    با توجه به فراوانی نسبتا بالای آلرژی غذایی در سندرم روده تحریک پذیر و وجود تفاوت معنی دار از نظر تغییرات کیفیت زندگی و شدت درد شکمی بعد از یک ماه پرهیز از عامل آلرژن به نظر می رسد که انجام تست آلرژی غذایی در همه مبتلایان مفید باشد.
    کلیدواژگان: آلرژی غذایی، سندرم روده تحریک پذیر، کیفیت زندگی
  • مریم برزین، روح الله عبدی، حمید گل محمدی صفحات 92-97
    زمینه و هدف
    صدمات داخلی ناشی از ترومای زانو شیوع نسبتا بالایی دارند و برای بررسی آسیب احتمالی منیسک ها و لیگامان های متقاطع زانو، تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (magnetic resonance imaging: MRI) به طور مکرر انجام می شود. در حالی که استفاده از سونوگرافی برای تشخیص ضایعات داخلی مفصل زانو هنوز مورد اختلاف نظر بوده و مطالعات گذشته نتایج متفاوتی به همراه داشته است. این مطالعه به منظور تعیین ارزش تشخیصی سونوگرافی در مقایسه با MRI در صدمات ناشی از ترومای زانو انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی روی 73 بیمار با ترومای زانو مراجعه کننده به مرکز تصویربرداری MRI بیمارستان امام خمینی (ره) ساری از آذرماه 1388 لغایت اردیبهشت ماه 1389 انجام شد. پس از انجام MRI برای همه بیماران سونوگرافی از زانوی صدمه دیده انجام شد. سونوگرافی و MRI توسط دو رادیولوژیست که از نتایج گزارش یکدیگر اطلاع نداشتند؛ انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 و رسم جدول توصیف شد. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی سونوگرافی تعیین شد.
    یافته ها
    سن 91.9% بیماران زیر 40 سال بود. 61 نفر (83.6%) از بیماران مرد و 12 نفر (16.4%) زن بودند. شایع ترین شکایت بیماران درد مفصلی (89درصد) بود. حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی سونوگرافی در مقایسه با MRI در تشخیص ضایعات لیگامان کولترال داخلی (MCL) به ترتیب 100%، 94.28%، 42.86% و 100% و در تشخیص ضایعات لیگامان متقاطع قدامی (ACL) به ترتیب 65%، 100%، 100% و 70.21% تعیین شد. همچنین این مقادیر در تشخیص ضایعات منیسک داخلی (MM) به ترتیب 61.90%، 94.23%، 81.25% و 85.96% و در تشخیص ضایعات منیسک خارجی (LM) 100%، 97.14%، 60% و 100% تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که استفاده از سونوگرافی در موارد اورژانس بررسی سلامت لیگامان متقاطع قدامی و منیسک داخلی کمک کننده است. چنانچه علایم بالینی به نفع وجود آسیب داخلی زانو است؛ با توجه به حساسیت کمتر سونوگرافی در تشخیص پارگی تروماتیک لیگامان متقاطع قدامی و منیسک داخلی استفاده از MRI توصیه می شود.
    کلیدواژگان: ترومای زانو، سونوگرافی، MRI، ارزش تشخیصی
  • افسانه ویسی، شیرین لطفی نژاد، فایق ژیان صفحات 98-103
    زمینه و هدف
    سرطان دهانه رحم اولین تا دومین سرطان شایع دستگاه تناسلی زنان در کشورهای در حال توسعه می باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سرطان دهانه رحم با مصرف قرص های پیشگیری از بارداری انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد - شاهدی روی 128 بیمار مبتلا به سرطان دهانه رحم مراجعه کننده به مرکز رادیوتراپی جرجانی و انستیتو کانسر و 128 زن سالم مراجعه کننده به درمانگاه های زنان بیمارستان های امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) تهران در سال 1387 انجام شد. اطلاعات به روش مصاحبه و مراجعه به پرونده های پزشکی بیماران تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-11، student’s t-test، Chi-Square، Fisher’s exat test و Pearson''s correlation تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    81 نفر (63.3%) از گروه مورد و 46 نفر (35.9%) از گروه شاهد قرص پیشگیری از بارداری مصرف نموده بودند. بین سرطان دهانه رحم و سابقه مصرف قرص های پیشگیری از بارداری و نیز طول مدت مصرف قرص ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (P<0.05). نسبت شانس ابتلا به سرطان دهانه رحم با مصرف قرص های پیشگیری از بارداری 3.072 (CI95% 1.05-2.91) برآورد شد و با افزایش طول مدت به بیش از 8 سال، به 5.2 برابر افزایش یافت. بین سرطان دهانه رحم با سن شروع مصرف، الگوی مصرف و فاصله از آخرین مصرف قرص های پیشگیری از بارداری ارتباط آماری معنی داری یافت نشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مصرف قرص های پیشگیری از بارداری باعث افزایش 3 برابری ابتلا به سرطان دهانه رحم می شود.
    کلیدواژگان: سرطان، دهانه رحم، قرص های پیشگیری از بارداری
  • عباس تقوی اردکانی، بابک سلطانی *، محمدرضا شریف، غلامعباس موسوی، مجید خادمیان صفحات 104-108
    زمینه و هدف

    برنامه کشوری واکسیناسیون علیه ویروس هپاتیت B از سال 1372 برای نوزادان متولد شده اجرا شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر واکسن هپاتیت B چهارده سال پس از تزریق در کودکان انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه آینده نگر تاریخی روی 200 کودک 14 ساله (100 پسر و 100 دختر) شهر کاشان در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان طی سال های 88-1387 انجام شد. افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. از هر کودک 2 سی سی خون اخذ و سرم آن جداسازی شد. سپس آزمایش anti-HBS و anti- HBC به روش الیزا انجام گرفت. نتیجه آزمایش anti-HBS بالاتر از IU/L 10 به عنوان ایمنی تلقی شد. در صورت مثبت بودن anti- HBC کودک به عنوان فرد مبتلا به عفونت هپاتیت B تلقی شد و آزمایش HBS Ag برای رد حالت هپاتیت مزمن فعال انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-13، Chi-Square و Fisher’s exat test تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    92 دختر (92درصد) و 95 پسر (95درصد) و در مجموع 187 نفر (93.5%) سطح سرمی anti-HBS مطلوب داشته و ایمن بودند. anti-HBC در 3 دختر (3درصد) و 5 پسر (5درصد) و در مجموع در 8 نفر (4درصد) مثبت بود که در تمامی آنها سطح سرمی anti-HBS کمتر یا مساوی IU/L 10 بود. در هیچ موردی HBS-Ag مثبت دیده نشد. ایمنی در کودکان با وزن هنگام تولد کمتر از 2.5kg در 11 نفر (61.1%) از 18 کودک و در کودکان با وزن هنگام تولد بیشتر یا مساوی 2.5kg 176 نفر (96.7%) از 182 نفر مشاهده شد (P<0.05).

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که ایمنی ایجاد شده در اثر تزریق کامل واکسن هپاتیت B طبق برنامه کشوری (0-2-6 ماهگی) پس از گذشت 14 سال مطلوب می باشد.

    کلیدواژگان: هپاتیت B، واکسن هپاتیت B، anti، HBS
  • وحید نجاتی، سارا ایزدی نجف آبادی صفحات 109-114
    زمینه و هدف
    اختلالات طیف اوتیسم با منشاء ژنتیکی، اختلالاتی شناختی و عصبی - رفتاری بوده و شامل سه ویژگی اصلی اختلال در اجتماعی شدن، اختلال در ارتباطات کلامی و غیرکلامی و الگوهای محدود و تکراری رفتار می باشد. این مطالعه به منظور تعیین اختلال روانی کلامی (آوایی و معنایی) و حافظه کاری بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد - شاهدی روی 49 فرد از بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم از 33 خانواده (32 مادر، 10 پدر، 6خواهر و یک برادر) عضو انجمن حمایت از کودکان مبتلا به اوتیسم اصفهان و 51 فرد از بستگان درجه یک کودکان سالم از 27 خانواده (23 مادر، 16 پدر، 7 خواهر و 5 برادر) در سال 1389 انجام شد. افراد مورد مطالعه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمون روانی کلامی معنایی و آوایی و آزمون فراخنای اعداد (با بار کم و زیاد) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-19، independent t-test و paired t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با بستگان درجه یک کودکان سالم عملکرد ضعیف تری در روانی کلامی معنایی 3.3±16.83 در مقابل 3.9±19.23، روانی کلامی آوایی 3.3±11.46 در مقابل 3.8±14.08، حافظه کاری با بار کم 0.6±5.22 در مقابل 0.9±5.55 و حافظه کاری با بار زیاد 0.98±3.65 در مقابل 0.8±4.14 داشتند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    عملکرد ضعیف تر روانی کلامی معنایی، روانی کلامی آوایی، حافظه کاری با بار کم و حافظه کاری با بار زیاد بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم می تواند نشان دهنده انتقال ژنتیکی این ویژگی ها در اوتیسم باشد.
    کلیدواژگان: روانی کلامی، حافظه کاری، بستگان درجه یک، اوتیسم
  • سید محمد موسوی، مهشید احمدی صفحات 115-120
    زمینه و هدف
    اختلالات رفتاری در کودکان با والدین مبتلا به اختلالات روانپزشکی بسیار شایع تر از کودکانی با والدین غیرمبتلا است. این مطالعه به منظور تعیین اختلالات رفتاری در کودکان مادران مبتلا به افسردگی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد - شاهدی روی 50 کودک با مادران مبتلا به افسردگی و 50 کودک با مادران سالم در مرکز روانپزشکی بندرعباس در سال 1388 انجام شد. کودکان در محدوده سنی 11-6 سال بودند. با انجام مصاحبه روانپزشکی، ملاک های DSM-4-R و آزمون استاندارد Beck اختلال در مادران تایید شد. صحت سلامت روانی مادران گروه شاهد با مصاحبه روانپزشکی و نیز آزمون شخصیت چندوجهی مینه سوتا (Minnesota Multiphasic Personality Inventory: MMPI) و پرسشنامه سلامت عمومی (Questionnaire Health General: QHG) تایید شد. دو گروه براساس آزمون اختلالات رفتاری کودک Achenbach مورد مقایسه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-17، Chi-Square و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    مقیاس های شکایات جسمانی، اضطراب و افسردگی، مشکلات اجتماعی، تفکر و بزهکاری در کودکان با مادران مبتلا به افسردگی اساسی در مقایسه با کودکان با مادران سالم افزایش معنی داری نشان داد (P<0.05). همچنین برون گرایی و درون گرایی در کودکان گروه مورد به طور معنی داری بیشتر از کودکان گروه شاهد بود (P<0.05). انزواطلبی و اختلال توجه در کودکان دو گروه تفاوت آماری معنی داری نشان نداد. نمره کلی اختلالات رفتاری در کودکان با مادران مبتلا به افسردگی در مقایسه با کودکان با مادران سالم به طور معنی داری بیشتر بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که اختلالات رفتاری کودکان مادران مبتلا به افسردگی بیشتر از کودکان مادران سالم است.
    کلیدواژگان: افسردگی، اختلالات رفتاری، کودکان، آزمون Achenbach
  • رضاعلی محسنی، هما پاکزاد صفحات 121-128
    زمینه و هدف
    مرگ و میر کودکان به عنوان نمادی از توسعه بوده و در تعیین رشد جمعیت نقش مهمی دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیت شناختی بر مرگ و میر کودکان زیر پنج سال شهرستان گتوند در استان خوزستان انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی روی 372 زن در محدوده سنی 48-20 سال دارای حداقل یک کودک زیر 5 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی شهرستان گتوند در استان خوزستان به صورت تصادفی در سال 1389 انجام شد. برای افراد پرسشنامه محقق ساخته شامل متغیرهای مرگ و میر کودکان، جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-17، آزمون های ANOVA، Chi-Square و Pearson’s correlation coefficient تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    با افزایش تعداد مراقبت های بهداشتی مادر در دوران بارداری و افزایش مرتبه شغلی پدر و مادر، میزان مرگ ومیر کودکان به صورت معنی داری کاهش یافت (P<0.05). سن کمتر از 18 و بیشتر از 35 سال مادر در هنگام بارداری با افزایش مرگ و میر کودکان ارتباط آماری معنی داری داشت (P<0.05). ترجیح جنسی به داشتن فرزند پسر نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال تعیین شد (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که وضعیت شغلی بهتر والدین و افزایش دفعات دریافت مراقبت های مادر در زمان بارداری سبب کاهش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال شده و سن کمتر از 18 سال و بیشتر از 35 سال مادر در هنگام بارداری و ترجیح جنسی فرزند پسر سبب افزایش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال می گردد.
    کلیدواژگان: مرگ و میر، کودکان، مراقبت بهداشتی، جنس، سن مادر
  • شیما سادات آقاحسینی، آزاد رحمانی، فرحناز عبدالله زاده، ایرج اسودی کرمانی صفحات 129-134
    زمینه و هدف
    اطلاع از تشخیص سرطان توسط بیمار یکی از چالش های اصلی در مراقبت از این بیماران است و این نگرانی وجود دارد که آگاهی از تشخیص بیماری سبب کاهش کیفیت زندگی آنان گردد. این مطالعه به منظور تعیین نقش اطلاع بیمار از تشخیص سرطان بر کیفیت زندگی انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد - شاهدی روی 300 بیمار با تشخیص قطعی سرطان، در مرکز آموزشی درمانی شهیدقاضی طباطبایی تبریز در سال 1388 انجام شد. بیماران با روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه 150 نفری مطلع و غیرمطلع از تشخیص قطعی سرطان قرار گرفتند. کیفیت زندگی بیماران شامل ابعاد جسمی، ایفای نقش، علایم بیماری، عاطفی و اجتماعی با استفاده از پرسشنامه EORTC QLQ-C30 ارزیابی گردید. روایی پرسشنامه به روش صوری و محتوایی و پایایی آن با روش بازآزمایی تعیین گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-17 و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران مطلع و غیرمطلع از تشخیص سرطان به ترتیب 18.85±64.18 و 19.02±65.16 تعیین شد و تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه یافت نشد. فقط بعد اجتماعی کیفیت زندگی بیماران غیرمطلع از تشخیص سرطان (2.88±8.78) بهتر از کیفیت زندگی بیماران مطلع (3.01±7.96) بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که کیفیت زندگی بیماران مطلع از تشخیص بیماری سرطان تفاوتی در مقایسه با بیماران غیرمطلع ندارد.
    کلیدواژگان: سرطان، اطلاع از تشخیص سرطان، کیفیت زندگی
  • علی چوپانی، رضا گل محمدی، حسن رفعتی، عباسعلی ایمانی فولادی * صفحات 135-140
    زمینه و هدف

    وجود انواع مختلف باکتری ها در زخم بیماران به ویژه زخم های مزمن، روند بهبود و التیام را به تاخیر می اندازد. استافیلوکوکوس اورئوس رایج ترین عامل ایجاد عفونت زخم پوستی است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی سویه های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از عفونت های منجر به زخم در بیماران بستری و تعیین الگوی حساسیت دارویی انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی روی 614 بیمار دارای عفونت منجر به زخم بستری در بیمارستان بقیه اله (عج) تهران طی سال های 86-1385 انجام شد. از زخم هر بیمار یک نمونه گرفته شد و با روش های استاندارد، باکتری استافیلوکوکوس اورئوس جداسازی و تعیین هویت گردید. سپس آنتی بیوگرام به روش انتشار دیسکی در محیط مولر هینتون آگار با آنتی بیوتیک های ونکومایسین، کلیندامایسین، اریترومایسین، داکسی سایکلین، سفالکسین، تتراسیکلین، سیپروفلوکساسین، سفتریاکسون، آموکسی سیلین، پنی سیلین، کوتریموکسازول و اگزاسیلین انجام شد.

    یافته ها

    از 614 بیمار بستری، 100 استافیلوکوکوس اورئوس (16.28%) جداسازی و شناسایی شد. باکتری استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از مردان (65 درصد) بیشتر از زنان بود. بیشترین میزان باکتری (29 درصد) از زخم بیماران 60-41 ساله جدا شد. آلودگی بیشتر در بیماران با بیماری زمینه ای (28 درصد)، عفونت محل عمل جراحی (16 درصد) و زخم های معمولی (13 درصد) دیده شد. بیشترین حساسیت باکتری به ونکومایسین (96 درصد) و بیشترین مقاومت به پنی سیلین (95 درصد) و کوتریموکسازول (92 درصد) مشاهده شد. 43 درصد از باکتری ها به 11آنتی بیوتیک رایج در درمان باکتری گرم مثبت مقاوم بودند.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که فراوانی باکتری استافیلوکوکوس اورئوس 16.28% از کل نمونه ها با مقاومت دارویی 43درصدی می باشد. بیشترین حساسیت به ونکومایسین مشاهده شد.

    کلیدواژگان: استافیلوکوکوس اورئوس، عفونت زخم، آنتی بیوتیک، ونکومایسین
  • داریوش فرهود، غلامعلی افروز، فاطمه نصرتی * صفحات 141-145
    زمینه و هدف

    نشانگان داون، ترکیبی از ویژگی ها و نارسایی های خاص جسمانی و عقب ماندگی ذهنی است که به علت اختلال شمارشی در کروموزوم 21 به وجود می آید. این نشانگان از شایع ترین و شناخته ترین اختلال کروموزومی در انسان محسوب می شود که منجر به مشکلات ذهنی متوسط تا شدید، به همراه علائم فیزیکی، حسی و حرکتی می گردد. این مطالعه به منظور تعیین عوامل مرتبط با تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی مقطعی روی 913 مادر دارای فرزند یا جنین مبتلا به نشانگان داون مراجعه کننده به مرکز مشاوره کلینیک ژنتیک تهران در سال 1389 انجام شد. تشخیص اختلال نشانگان داون در کودکان از طریق انجام کشت کروموزوم در کلینیک انجام شد. اطلاعات مربوط به متغیرهای سن مادر، سن شروع قاعدگی، گروه خونی، تعداد سقط، نسبت فامیلی والدین و تعداد فرزندان از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری و فراوانی نشانگان داون براساس متغیرهای مطالعه توصیف گردید.

    یافته ها

    از مجموع 913 کودک مبتلا به نشانگان داون بررسی شده 493 پسر (54 درصد) و 420 نفر دختر (46 درصد) بودند و نسبت جنسی پسر به دختر 1.17 بود. تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون در 32.4% از مادران در سنین 30-25 سال رخ داده بود. 384 نفر (42 درصد) از والدین کودکان مبتلا به نشانگان داون نسبت فامیلی دور و نزدیک داشتند. تعداد سقط در مادران از عدم سقط (96.7%) تا 5 سقط مکرر (0.1%) متغیر بود. تعداد فرزندان از تک فرزندی (15.1%) تا 13-11 فرزند (1.3%) متغیر بود و بیشترین ابتلاء با تعداد 4 فرزند (16.5%) مشاهده گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان دهنده فراوانی بیشتر تولد نوزاد مبتلا به نشانگان داون در مادران با سنین 30-25 سال بود.

    کلیدواژگان: نشانگان داون، سن مادر، سقط
  • سیما کدخدایان، ویدا تقی پور بازرگانی * صفحات 146-150

    تغییرات فیبروسیستیک پستان و تومور فیلودس هر دو از تومورهای فیبرواپی تلیال پستان بوده که از اجزای اپی تلیال و استرومال تشکیل می شوند. اگرچه تغییرات فیبروسیستیک شایع ترین توده خوش خیم پستان می باشد که با علائم درد، احساس سنگینی و توده و ترشح از سینه با اوج شیوع در دهه سوم زندگی زنان مشخص می شود؛ اما گاهی تظاهرات بالینی، ماموگرافیک و هیستوپاتولوژیک مشابهی با تومور فیلدوس دارد که تشخیص آنها را از یکدیگر بسیار مشکل می نماید. با توجه به ماهیت متفاوت این دو توده تشخیص قطعی این توده ها و درمان مناسب آن از نظر کاهش اضطراب بیمار و اتخاذ تصمیم مناسب درمانی و پرهیز از جراحی های مکرر دارای اهمیت است. در این مقاله یک مورد تغییرات فیبروسیستیک در یک زن 24 ساله که علایم و نشانه های بالینی و ماموگرافیک تومور فیلدوس را نشان می داد؛ معرفی شده است.

    کلیدواژگان: تومور فیلدوس، تغییرات فیبروسیستیک، پستان، ماموگرافی
|
  • Fakhrzadeh H., Sharifi F. Pages 1-9
    The Iranian elderly population is rapidly growing. Currently more than 5 million Iranians are over 60 years of age which corresponds to nearly 7. 26 percent of the population of the country. It is estimated that more than 10 percent of the population of the country will be elderly in the forthcoming twenty years. Structural and physiological changes which occur in the elderly cardiovascular system include: stiffness of the vasculature، decreased relaxation capacity of the heart during diastole، decreased efficiency of cardiac contraction during exercise، weakened heart muscle response to stimulation by adrenaline، and orthostatic hypotension. In the elderly people we are confronting with increased frequency of cardiovascular diseases especially myocardial infarction، stroke، isolated systolic hypertension، calcific aortic stenosis، orthostatic hypotension، and syncopal attacks due to sick sinus syndrome، complete heart block، atrial fibrillation or other rhythm disorders. Alteration in cardiovascular status in the elderly has undesirable effects on their quality of life and longevity. Myocardial infarction is the most common cause of death in the elderly; however cardiac arrhythmias and valvular heart disease are other important cardiovascular disease in the old people. Diagnosis of these disorders in the elderly requires special consideration since coexistence of structural/functional changes in the old age with cardiovascular disease would alter the classic features of these disorders and result in delay in their appropriate management. Biological aging as evaluated by reduced telomere length has a strong impact on the incidence of cardiovascular disorders especially coronary heart disease and chronic heart failure. This phenomenon could possibly explain interindividual susceptibility to cardiovascular disorders.
    Keywords: Cardiovascular disease, Atherolsclerosis, Elderly
  • Taheri F., Haji Ghasem Kashani M., Ghorbanian Mt, Hosseinpour L Pages 10-18
    Background And Objective
    Research have been focused on the applying the chemical inducer for trans-differentiation the adult BMSCs into neural cell. So that، at the first should investigate the toxcity effect of the chemical inducer on the induced cells. Plasticity and easy accessibility of bone marrow mesenchymal stem cells is a unique charactristic for treatment of neural disorderies. This study was desgined to determine the inductive effect of Deprenyl and Dimethyl sulfoxide on proliferation and survival of the mesenchymal stem cells.
    Materials And Methods
    In this experimental study، BMSCs isolated from the adult rat bone marrow and cultured in αMEM containing 10% FBS. Cell identity for surface antigens was performed in third passage by immunocytochemistry and multipotancy capacity of BMSCs was done by BMSC differentiation into adipocytes and osteocytes. The cells were exposed to chemical agents (a: the αMEM medium supplemented with 2% DMSO، b: the αMEM medium supplemented with 10-8M Deprenyl) for 24 houres and then transferred to αMEM containing 10% FBS cell survival and proliferation was evaluated after the 24، 48، 72 and 96 houres by MTT [3- (4-5-Dimethylthiazolyl-2-y1) -2،5-diphenyltetrazolium bromid] test. Data were analyzed using SPSS-16، One-Way ANOVA and Tukey tests.
    Results
    In addition to expression the surface antigens and adipogenic and osteogenic differentiation by BMSCs، MTT test results showed that proliferation and survival of induced-deprenyl and DMSO cells within 48، 72 and 96 hours after the induction was increased significantly than negative control group.
    Conclusion
    Deprenyl increases survival and cell proliferation compared to Dimethyl Sulfoxide. It can be used as cell inducer.
    Keywords: Bone marrow mesenchymal stem cell, Deprenyl, Dimethyl Sulfoxide, MTT
  • Mehrabadi S., Makvand Hosseini Sh, Miladi Gorji H., Nikfarjam Haft Asia M Pages 19-25
    Background And Objective
    Post-traumatic stress disorder (PTSD) impairs spatial learning and memory. Desmopressin acetate ameliorates the cognitive deficits induced by electroconvulsive shock. This study was designed to evaluate the protective effects of Desmopressin acetate on retention of spatial memory deficits induced by post-traumatic stress disorder in rats.
    Materials And Methods
    In this experimental study twenty one male Wistar rats were used. Animals were trained for 5 consecutive days in Morris water maze and then were randomly assigned in three groups (Vehicle + Sham، Saline + PTSD and Desmopressin acetate + PTSD) and tested in a probe 60 sec in 24h after the last acquisition trial. The groups of PTSD+Desmopressin acetate rats and vehicle+sham، saline+PTSD were injected Desmopressin acetate (10 micro gr/kg body weight) and saline (IP)، respectively. Injections performed ten minute prior to PTSD and spatial memory was tested ten minutes later. Data were analyzed using SPSS-16، One-Way ANOVA and Tukey tests.
    Results
    The platform location latency of the Desmopressin acetate+PTSD group was significantly shorter (4. 24 sec) than the control group (P<0. 05) and also، had significantly smaller average proximity values (33. 87 cm) compared to the saline+PTSD group (P<0. 05). Desmopressin acetate + PTSD spent significantly more time (21. 65%) in the target zone (P<0. 05).
    Conclusion
    This study indicated that Desmopressin acetate blocks the ability of PTSD to impair spatial memory retention.
    Keywords: Post traumatic stress disorder, Morris water maze, Learning, Spatial memory
  • Alipanahzade H., Soleimani M., Soleimani Asl S., Mehdizadeh M., Katebi M. Pages 26-32
    Background And Objective

    Ischemia-reperfusion invoke cell death in hippocampus. This study was carried out to investigate the effect of transforming growth factor alpha (TGF-alpha) of dentyte jyrus neurons and pyramidal cells of CA1 subfiled of hippocampus following ischemia-reperfusion in rat models.

    Materials And Methods

    This experimental study was done on 40 male Wistar rats weighing 250-300gr. Animals were divided in four groups: control (n=7)، sham (n=7)، ischemia (n=14) and treatment (n=14). Sham group was just under surgical stress. In ischemia and treatment groups after induction of ischemia-reperfiusion by obstruction of carotid arteries blocked for 30 minutes، reperfusion PBS (phosphate buffer salin) and subsequently TGF-alpha (50 ng) were injected stereotaxicaly in lateral ventricle، respectively. In 12 and 72 days after treatment the brains were fixated by transcardial perfusion and stained by immunohistochemestry and nissle methods. Furthermore، morris water maze was used to evaluate the learning memory. Data were analyzed using SPSS-16 and ANOVA test.

    Results

    Injection of TGF-alpha increased the cell number in hippocampus of treatment group compared to ischemic group. TGF-alpha increased expression of neuron in dentyte jyrus of treatment group in comparison with ischemic group (P<0. 05). Also spatial memory improved in treatment group in comparison with ischemia group.

    Conclusion

    TGF-alpha improves ischemia-induced neurodegenration and memory impairment.

    Keywords: Ischemia, reperfusion, Spatial memory, Neurogeneis, Hippocampus, Transforming growth factor alpha
  • Darabi Mr, Bayat Pd Pages 33-39
    Background And Objective
    Electromagnetic waved generated by electronic industries and the increasing use of electrical appliances have led to higher rise in chronic exposure to extremely-low-frequency electromagnetic field (ELF-EMF). This study was done to investigate the effects of low electromagnetic field on mice embryos development.
    Materials And Methods
    In this experimental study، eighty female NMRI mice were super ovulated and coupled with male mated over the night. Next morning the female mice with a vaginal plug were identified as pregnant mice. Animals allocated into 2 groups; control group was not exposed to EMF and animals in case group exposed to 50 Hz and amp; 1. 2 mT EMF the pregnant mice were scarified by cervical dislocation at 24، 72، 81، 96، 110 and 120 hours. Embryos were subsequently obtained from the mice by flashing the fallopian tubule and uterus horn. Data were analyzed using SPSS-13. 5، ANOVA and student’s t-tests.
    Results
    The number of 2، 3-4 cells and 5-8 of embryo cells and blastocyst decreased in case group compared to controls، but these reduction were not significant. The number of morula in cases significantly reduced in comparison with control group (P<0. 05). The average number of fragmented blastocyst in experimental groups siginficantly increased compared to control group (P<0. 05). The number of inner cell mass and trophoectoderm in experimental group significantly reduced in comparison with controls (P<0. 05).
    Conclusion
    The exposure of extremely-low electromagnetic field in pregnancy reduces the number of morula، inner cell mass and trophoectoderm.
    Keywords: Low electromagnetic field, Mice, Pregnancy, Embryo
  • Khaki A., Behrouz M. Pages 40-45
    Background And Objective
    The modern life condition has caused the human to be exposed to electromegnetic fields. Epidemiologic and animal laboratory studies have illustrated the adverse effects of electromegnetic fields on biologic systems. The aim of study was to assess the effects of low density electromegnetic on heart tissue of male rat.
    Materials And Methods
    In this experimental study 30 Wistar rats with weight of 10-150 gram and 5weeks age were used. Rats were allocated randomly in two aqual groups: case and control. Experimenal group rats were exposed to the electromegnetic field 8 hours a day for 2 months (50 HZ، 1 mili Tesla). After 2months the rats were sacrified، the heart tissues were removed and stained by H&E method.
    Results
    There was not any altherations in cells and tissue of control groups. In experimental group there was a sever disruptions on heart tissue، polymorphysm of cardic myocyte nuclues with same hollow spaced in perinucluar، nuclear cytoplasem and fibrotic tissue. Also، the number and size of cells in case group were reduced. Cagulated necrosis and vacolization of cytoplasm of cardiac myocyte was observed in case group.
    Conclusion
    This study showed that low density of electromegnetic Fields for two months durtion can cause pathological changes in cells and heart tissue of male rats.
    Keywords: Electromegnetic Fields, Heart, Rat, Coagulated Necrosis, Fibrous
  • Hajihasani Ah, Bahrpeyma F., Bakhtiari Ah, Taghikhani M Pages 52-59
    Background And Objective

    Adiponectin is an adipocyte-secreted hormone. Low levels of Adiponectin may indicate the insulin resistance and development of diabetes. The regular exercise therapy induces insulin resistance to be reduced. Glucose uptake increase in muscles، increased adiponectin levels and decreased of HbA1c in diabetic patients. This study was designed to evaluated the effect of down-hill and up-hill running exercises on the adiponectin and serum glucose in type-2 diabetic patients.

    Materials And Methods

    This clinical trial study was conducted on 28 patients (13 male and 15 female)، age 40 to 60 years، with type-2 diabetes، in neuromuscular rehabilitation research center، Semnan، Iran during 2009. Participants were assigned randomly in one of the two experimental groups، eccentric or concentric exercise using treadmill. Before and after control and intervention period، glucose، HbA1c and adiponectin serum were measured in both groups. Data were analyzed using SPSS-18، Kolmogorov-Smirnov، Repeated Measures ANOVA، Tukey and independent t tests.

    Results

    Eccentric and concentric exercise significantly decreased glucose، HbA1c and also increased adiponectin levels (P<0. 05) in type-2 diabetic patients. However، eccentric exercise also significantly reduced glucose and HbA1c and increased adiponectin levels compared to the concentric exercise (P<0. 05).

    Conclusion

    This study showed that eccentric exercise are more effective than concentric exercise to reduce and control the blood glucose level and improve serum adiponectin in type-2 diabetes mellitus patients.

    Keywords: Type, 2 Diabetes, Eccentric Exercise, Concentric Exercise, Glucose, HbA1c, Adiponectin
  • Ahmadi Bani M., Arazpour M., Vahab Kashani R., Mousavi Khtat M. Pages 60-65
    Background And Objective
    The first carpometacarpal joint osteoarthritis reduced the ability of upper limb in elderly with subsequent disability in physical activities. This study was carried out to determine the effect of prefabricated and custom-made splints on quality of life in the first carpometacarpal joint osteoarthritis.
    Materials And Methods
    This quasi-experimental study was done on 24 elderly (>60 years of age) patients with the first carpometacarpal joint osteoarthritis and 12 matched healthy subjects in Tehran rehabilitation University during 2010-11. Patients assigned randomly in two groups with 8 weeks treatment period، prefabricated thumb and custom-made splints. Persian version of The Short Form 36 quastioner (SF36) was used to assess the quality of life. Data were analyzed using SPSS-16 and paired t-test.
    Results
    There were significant differences between osteoarthritis patients and healthy subjects in the quality of life according to SF36 score physical health problem (P<0. 05)، general health (P<0. 05)، limitations of activities (P<0. 05)، emotional health problem (P<0. 05)، social activities (P<0. 05)، pain (P<0. 05)، energy and emotions (P<0. 05). Using splints significantly improved the quality of life of patients، but there was no significant difference between two splints in improving the quality of life.
    Conclusion
    Prefabricated and custom-made
    Keywords: Quality of life, Osteoarthritis, First carpometacarpal joint, Splint
  • Pirzadeh A., Sharifirad Ghr Pages 66-71
    Background And Objective
    Although acquired immune deficiency syndrome (AIDS) is a vital medical problem but it is more prominant as a personal behavior social cultural phenomenon. Adolescents have been identified as risk population in immune deficiency virus. Health education is only effective method to prevent AIDS. This study was carried out to determine the effect of educational program on knowledge and health belief model structures about acquired immune deficiency syndrome (AIDS) among high school female student in Isfahan، Iran.
    Materials And Methods
    This quasi-experimental study conducted on 72 female students whom divided equaly into case and control groups. The questionnaire included demographic characteristics، knowledge and health belief model. Educational interventions were performed in lecture and group discussion. Data were analyzed using SPSS-18، paired t-test and independent t-test.
    Results
    There were no significant differences in knowledge، perceived severity، benefits and barrier in two groups before intervention. After intervention، there were significant increases in knowledge، perceived severity، perceived benefits and perceived barriers (P<0. 05)، in the intervention group، but there was not significant increases in perceived susceptibility.
    Conclusion
    Education based on health belief model can improve knowledge، perceived severity، benefits and barriers in female student. More educational sessions are required for improving perceived susceptibility in high school female students.
    Keywords: Students, Health belief model, AIDS, Education, Knowledge
  • Baghaei A., Parvizi P., Amirkhani A., Honarvar Mr, Badiei F. Pages 72-81
    Background And Objective
    Zoonotic Cutaneous Leishmaniasis (ZCL) is a parasitic disease which caused by a protozoan belongs to the genus Leishmania. ZCL is of great public health importance in many countries and also in endemic parts of Iran. Leishmania major is the causative agent، Phlebotomus papatasi as the main vector and Rhombomys opimus is the most important reservoir of the disease. Species identification of Leishmania in a large scale of human samples is necessary to conduct a useful program for controlling the disease outspread. This study was done to identify the Leishmania using microscopic and molecular methods in suspected patients of Cutaneous Leishmaniasis by targeting ITS-rDNA gene، Golestan province، Iran.
    Materials And Methods
    121 smears collected from suspected patients of ZCL، in Eastern region of Golestan province، Iran during 2009-10، stained and examined under a light microscope. DNA of parasites extracted directly from smears and ITS-rDNA gene amplified. Positive samples digested with BsuRI restriction enzyme، according to RFLP method and subsequently the parasite was identified. After sequencing the ITS-rDNA gene، Molecular software was applied for verification of RFLP results. The achieved results were definitely approved by this procedure.
    Results
    113 out of 121 and 92 out of 121 samples detected as Leishmania positive using microscopic examination and molecular method respectively. All 92 molecular positive samples digested with BsuRI endonuclease and 90 individuals identified as Leishmania major. In order to final verification، 8 samples of Leishmania major sequenced and confirmed by molecular software analysis. Unfortunately، sequences of two samples which were not Leishmania major were not readable، and consequently، these could not be identified.
    Conclusion
    Comparison of obtained sequences of current study with Gene Bank sequences confirmed L. major in human from Northern Iran. Other species of Leishmania were not identified in this investigation but detection of two other samples، which were not L. major، could indicate the role of other Leishmania species causing infection in human in Eastern region of Golestan province، northern Iran. These findings should be considered to improve the disease control programs، which can be led to increase the rate of public health in Golestan province.
    Keywords: Leishmania major, ITS, rDNA, clinical samples, Golestan, Iran
  • Alavi Sm, Talebi Z., Bakhtiarinia Pp Pages 82-86
    Background And Objective
    Human immunodeficiency virus (HIV) pandemic is increasing word-wide. Tuberculosis is the main cause of death and low quality of life in HIV infected patients. The prevalence of Tuberculosis in HIV infected patients varies in different areas according to socioeconomic، cultural and geographical situation. This study was done to asses the pulmonary Tuberculosis risk factors in hospitalized HIV positive patients in Ahvaz، Iran.
    Materials And Methods
    In this data based study all medical files of admitted HIV positive patients in Razi hospital in Ahvaz in south west of Iran were reviewed during 2001-09. Demographic characteristics and HIV Tuberculosis related variables were analyzed using SPSS-16، Fisher''s exact test and Odds Ratio.
    Results
    Out of 123 HIV cases 99 (80. 5%) were injecting drug user (IDU)، sixty eight (55. 3%) had imprisoment history. Eighty one patients (65. 8%) had Tuberculosis، in which 46 had co-morbidities such as infective endocarditis or viral hepatitis، 79 cases were IDU، 61 cases had imprisonment history and 24 cases had CD4 count below 200. There was a significant association between Tuberculosis and IDU، imprisonment and CD4 count (P<0. 05).
    Conclusion
    This study showed that the rate of Tuberculosis in HIV positive patients is higher than the rate in previous studies performed in Iran. Also exposure to Tuberculosis cases in prison، IDU and low CD4+ T- lymphocyte count are the main risk factors for Tuberculosis acquisition.
    Keywords: Tuberculosis, Imprisonment, HIV infection, Injecting drug user
  • Moghadaszadeh M., Fatahi E., Bonyadi M., Shirzadeh M. Pages 87-91
    Background And Objective
    Irritable bowel syndrome (IBS) is one of the most common gastrointestinal disorders characterized by abdominal pain or discomfort and altered bowel habits. Although IBS etiology is poorly understood، some psychological disturbances and food allergies have been proposed. This study was done to determine the effect of food allergen exculsion on symptoms and quality of life in IBS.
    Materials And Methods
    In this descriptive and anolytical study was done on 100 IBS patients in Tabriz، Iran during 2011. Food allergies of specific origin and effects of non allergic regimens on quality of life، pain severity and disease symptoms were evaluted during one month period. Data were analyzed using SPSS-16، student’s t-test، Chi-Square and Fisher’s exact tests.
    Results
    Patients age were 31. 5±7. 2 between 15-43 years. Specific antibodies against allergic foods were detectable in 31 (31%) cases. Penaut showed to induce the highest food allergy in 5 (16. 1%) patients. The median disease duration was 4. 5±2. 6 years in allergic patients while 3. 5±2. 9 in non allergic group with no significant difference. The changes is quality of life was significant in non allergic regimens after one month in allergic group (P<0. 05) while disease symptoms such as mucus defecation and flatulence had no significant changes.
    Conclusion
    This study showed that one month non allergic regimens reduce abdominal pain and improve quality of life in IBS patients.
    Keywords: Food allergy, Irritable bowel syndrome, Quality of life
  • Barzin M., Abdi R., Golmohammadi H Pages 92-97
    Background And Objective
    Internal derangement of knee (IDK) is a common problem following knee trauma. Magnetic resonance imaging (MRI) extensively is used to diagnose the ligamentous and meniscal injuries، but the use of ultrasonography remains controversial. Previous studies showed different results about the usefulness of sonography (IDK). This study was done to determine diagnostic accuracy of ultrasonography in comparison with magnetic resonance imaging in patients with knee trauma.
    Materials And Methods
    This descriptive study was done on internal knee disorders of 73 patients with knee trauma who referred to MRI center of Imam Khomeini hospital in Sari، Iran during 2009-10. Three radiologists independently reported the ultrasonography and MRI of the patients.
    Results
    The study population comprised of 61 (83. 6%) men and 12 (16. 4%) women، 91. 9% of patients were less than 40 years old. The joint pain was the most common complaint (89%). The sensitivity، specificity، positive and negative predictive value of ultrasonography for the lateral meniscus was 100%، 97. 14%، 60%، 100%، for the medial meniscus were 61. 90%، 94. 23%، 81. 25%، 85. 96%، for the anterior cruciate ligament (ACL) was 65%، 100%، 100%، 70. 21% and for the medial collateral ligament (MCL) was 100%، 94. 28، %42. 86 and 100%.
    Conclusion
    This study showed that the high specificity of ultrasonography as a noninvasive and inexpensive method to exclude the ACL and meniscal lesion. Ultrasonography can reasonably be applied for screening of internal derangement of knee in the absence of MRI، especially in urgent conditions. In clinical setting of highly suspicious of ACL and meniscal tear، MRI is preferred due to low sensitivity of sonography.
    Keywords: Internal derangement of knee, Ultrasonography, Magnetic resonance imaging, Diagnostic accuracy
  • Vaisy A., Lotfinejad Sh, Zhian F. Pages 98-103
    Background And Objective
    The utrine cervical cancer is the third common cancer among women word-wide. Oral contraceptives (OCs) have characterized as one of the possible risk factors for cervical cancer which are daily used by millions of women. The objective of this study was to determine the relationship between utrine cervical carcinoma and oral contraceptives.
    Materials And Methods
    This case - control study was done on 128 patients with utrine cervical cancer as cases and 128 healthy women as controls in Tehran، Iran during 2008. The cases matched with controls according to age، history of abortion، number of deliveries، and social-economical status. Data were analyzed using SPSS-11، student’s t-test، Chi-Square، Pearson''s correlation and Fisher’s exat tests.
    Results
    Significant correlation was observed between utrine cervical cancer and the history of using and duration of oral contraceptives (P<0. 05). Eighty-one (66. 3%) and 46 (35. 9%) of subjects in case and control groups used oral contraceptives، respectively. The possibility of utrine cervical cancer through oral contraceptives consumption was 3. 072 (CI 95% 1. 05-2. 91) and this rate increased to 5. 2 times after consuming the oral contraceptives for longer than 8 years.
    Conclusion
    This study showed that the usage of oral contraceptives increase the possibility of utrine cervical cancer by 3 times.
    Keywords: Cancer, Utrine cervical, Oral contraceptives
  • Taghavi Ardakani A., Soltani B., Sharif Mr, Moosavi Gha, Khademian M. Pages 104-108
    Background And Objective

    Hepatitis B vaccination has been conducted in neonates in the routine vaccination in Iran since 1993. This study was carried out to evaluate the serum hepatitis B antibody level in vaccinated children after 14 years in Kashan، Iran.

    Materials And Methods

    This prospetive cohort study was conducted on 200 fourteen-year-old children which were selected via a simple random sampling method in Kashan، Iran drung 2008-09. This subjects were have been vaccined according to the govermental guildline at 0، 2 and 6 months old. Two ml blood specimens were obtained from children and serum hepatitis B surface antibody (anti-HBs) and hepatitis B core antibody (anti-HBc) were determined by ELISA method. Immunity was interpreted as anti-HBs≥10 IU/L. Data were analyzed using SPSS-13، Chi-Square and Fisher’s exat tests.

    Results

    92% girls and 95% boys، totally 187 (93. 5%) children had serum anti-HBs≥10 IU/L. Anti-HBc was positive in 3 (3%) girls and 5 (5%) boys، totally 8 (4%) which all of them had serum anti-HBS≤10 IU/L. No case of positive HBs Ag was detected. Immunity was detected in 11 of 18 (61. 1%) children with birth weight<2. 5 kg and in 176 of 182 (96. 7%) children with birth weight≥2. 5 kg (P<0. 05).

    Conclusion

    The immunity following the complete series (0، 2، 6 months old) of hepatitis B vaccination remained detectable after 14 years.

    Keywords: Hepatitis B, Hepatitis B vaccine, Anti, HBs
  • Nejati V., Izadi-Najafabadi S. Pages 109-114
    Background And Objective
    Autism spectrum disorder is a genetic-based cognitive and neurobehavioral disorder characterized by impairment in social interaction، verbal and non-verbal communication and repetitive motor behavior. This study was done to evaluate the verbal fluency and working memory deficit in first-degree relatives of autistic children.
    Materials And Methods
    In this case - control study، 49 first-degree relatives of autistic children from 33 families (32 mothers، 10 fathers، 6 sisters، and 1 brother) supported by Isfahan autism association were selected and compared with 51 first-degree relatives of typical children (23 mothers، 16 fathers، 7 sisters، and 5 brothers) of 27 families during 2010. The assessing tasks were phonemic and semantic verbal fluency tests to assess verbal fluency and forward and backward digiti span tests to assess low load and high load working memory. Data were analyzed using SPSS-19 and independent t-test and paired t-test.
    Results
    Autistic relatives showed significant poor performance in phonemic (11. 46±3. 3 V. S. 14. 08±3. 8)، semantic verbal fluency (16. 83±3. 3 V. S. 19. 23±3. 9)، forward digiti span (5. 22±0. 6 V. S. 5. 55±0. 9) and backward digiti span (3. 65±0. 98 V. S. 4. 14±0. 8) (P<0. 05) compared to healthy children of first-degree relatives.
    Conclusion
    This study showed that parents and siblings of autistic children have a lower performance in phonemic and semantic، low and high load verbal fluency، which might be transmitted genetically.
    Keywords: Verbal fluency, Working memory, First, degree relatives, Autism
  • Moosavi Sm, Ahmadi M. Pages 115-120
    Background And Objective
    The prevalence of behavioral disorders in children with mentally ill parents are higher compared with children of healthy parents. This study was carried out to assess the behavioral disorders in children with major depressive mothers.
    Materials And Methods
    This case – control study was done on 50 children (6-11 years) of mothers with major depressive as case group and 50 children of healthy mothers as controls in Bandar Abbas، Iran drung 2009. With psycological interview، DSM-4-R and Beck tests، deprsion in mother were confirmed. The psycological health of control mothers were confirmed using Minnesota multiphasic personality inventory (MMPI) and questionnaire health general (QHG). The behavior disorders of children in two groups were compared using Achenbach child behavior questionnaire. Data were analyzed using SPSS-17، Chi-Square and student’s t tests.
    Results
    Somatic complains، anxiety and depression، social problems، thought problems، externalization، internalization and antisocial behavior scores، were significantly higher in cases compared to controls (P<0. 05). No significant differences in isolation and attention behavior were noticed between cases and controls.
    Conclusion
    Behavior disorders in children with depressive mothers are common.
    Keywords: Major depressive disorder, Children problem behaviors Achenbach questionnaire
  • Mohseni Ra, Pakzad H. Pages 121-128
    Background And Objective
    The child mortality is a index of development and plays an important role in determination of population growth. This study was done to determine the effect of sociol-economical conditions on mortality rate of under 5 years children، Khuzestan- Iran.
    Materials And Methods
    This descriptive study was done on 372 women aged. 20-48 years with at least one child under 5 years whome were admitted to the health centers in urban and rural area of gotvand town in Khuzestan province، Iran during 2004. Individuals questionnaires included variables such as mortality، demographic، economic and social index were completed for each subject. Data were analyzed using SPSS-17، ANOVA، Chi-Square and Pearson’s correlation coefficient tests.
    Results
    Providing maternal health care during pregnancy and up-grading occupational status of parents significantly reduced child mortality rate (P<0. 05). Child mortality rate increased in mothers of <18 and >35 years (P<0. 05) and parents desire to have male infant (P<0. 05).
    Conclusion
    This study showed that up-grading occupational status of parents، maternal health care and maternal age and desire to have male infant play important role on the child mortality rate in Khuzestan province in south west of Iran.
    Keywords: Mortality, Child, Care health, Gender, Maternal age
  • Sadat Aghahosseini Sh, Rahmani A., Abdollahzadeh F., Asvadi Kermani Pages 129-134
    Background And Objective
    Disclosure of cancer is one the main challenges in caring of patients with cancer، since it may have adverse effects on the patients quality of life. This study was done to determine life quality of cancer patient with or without self awareness.
    Materials And Methods
    This case – control study was conducted on 300 cancer patients in Shahid Ghazi-Tabatabaei hospital in Tabriz، Iran during 2009. The cancer patients included 150 subjects aware of their cancer diagnosis as cases and 150 unaware patients as controls. The patient''s quality of life was assessed Using EORTC QLQ-C30 questionnaire. Data were analyzed using SPSS-17 and student’s t-test.
    Results
    The mean±SD of quality of life among aware and unaware patients were 64. 18±18. 85 and 65. 16±19. 02، respectively. There was no significant difference of quality of life between two groups. Life social dimension in unaware patients significantly was more than aware patients (P<0. 05).
    Conclusion
    Patients awareness of cancer have no effect on their quality of life.
    Keywords: Cancer, Diagnosis disclosure, Quality of life
  • Choopani A., Golmohmmadi R., Rafati H., Imani Fooladi Aa Pages 135-140
    Background And Objective

    Considering the significant incidence of nosocomial infections in hospitalized patients، this study was done to determine the prevalence of Staphylococcus aureus strains isolated from wound infection and drug sensitivity pattern، Tehran-Iran.

    Materials And Methods

    In this descriptive study، Staphylococcus aureus isolated and identified according to standard procedures from the wound infections of 614 patients referred to Baqiyatallah hospital، Tehran-Iran during 2006-07. The samples were examined and antibiogram was performed by disc diffusion method on Mueller Hinton agar with 12 antibiotics.

    Results

    100 (16. 28%) of wound infection of Staphylococcus aureus was isolated from 614 patients. The infection rate in men was twice compared to women. The highest rate 29 (29%) was observed in people aged 40 to 60 group. Also specimen''s patients with immunosuppressive diseases (28 cases)، surgical site infection (16 cases) and normal wounds (13 cases) were considered to be most prevalent isolates. Antibiotic sensitivity testing revealed that 96 (96%) of isolates were sensitive to vancomycin، 95 (95%) and 92 (92%) were resistant to penicillin and cotrimoxazole، respectively. Our result showed that 43% of strains were resistant at 11 antibiotics.

    Conclusion

    This study showed that the prevalence of Staphylococcus aureus was 16. 28% of samples، with 43% antibiotic resistance. The highest sensitivity was toward to vancomycin.

    Keywords: Wound infection, Staphylococcus aureus, Antibiotic, Vancomycin
  • Farhud Dd, Afrooz Ga, Nosrati F. Pages 141-145
    Background And Objective

    Down syndrome is a genetic disorder due to trisomy of 21 chromosome، which mainly is manifested by moderate to severe mental problems، including physical، sensory and motor symptoms. This study was done to determine the related factors associated with the birth of children with Down syndrome.

    Materials And Methods

    This cross-sectional study was carried out on 913 mothers with children or fetuses of Down syndrome who were referred to genetic counseling clinics in Tehran، Iran during 2011. Diagnosis of Down syndrome confirmed by the chromosomes culture. Maternal age، maternal age at menarche، parents interfamilial marriage، maternal blood group، the number of abortions and children، collected through the questionnaires.

    Results

    Out of 913 affected children and fetuses with Down syndrome، 420 (46%) and 493 (54%) were female and males respectively. 1. 17 considered to be The male/female ratio. 32. 4% of mothers were in 25-30 years of age and 42% of parants had interfamilial marriages. The abortion in mothers varied from lack of ahortion (96. 7%) up to 5 repetitive abortion (0. 1%). The number of children in families with affected subject consisted of 1 (15. 1%)، 4 (16. 5%) and 11-13 (1. 3%).

    Conclusion

    This study showed that Down syndrome infants are mostly born with the mothers of 25-30 years age.

    Keywords: Down syndrome, Maternal age, Abortion, Child
  • Kadkhodayan S., Taghipoor Bazargani V Pages 146-150

    Both fibrocystic change and phyllodes tumor are classified as fibroepithelial tumors of breast which are composed of epithelial and stromal components. Although as the most common benign breast lump fibrocystic lesions are known by symptom such as pain، nipple discharge، heaviness، usually in women’s third decade of life، mammographic and sonographic features often render them almost indistinguishable from phyllodes tumor. In view of the essential differences in terms of therapeutic planning which exist between these two tumors، their early and precise distinction is crucial to avoid problem such as patients’ anxiety and unwarranted tumors operation. In this article a case of fibrocystic change in a 24 year old woman is reviewed in which clinical signs and symptoms and mammographic changes are indication of phyllodes tumor.

    Keywords: Phyllodes tumor, Fibrocystic changes, Breast, Mammography